BrandTech

متن مرتبط با «معماری برند» در سایت BrandTech نوشته شده است

نکاتی در خصوص معماری برند

  • مباحث عمده و مهمی که در استراتژی و معماری برند مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از: •    محصولات جدید را چگونه معرفی می کنیم؟ •    آیا  باید با نام توصیفی آنها را معرفی کنیم یا نام برند؟ •    چه سطوحی از برند مورد توجه قرار گرفته و انتخاب می¬شود؟ •    آیا باید تنها یک نام برند در شرکت وجود داشته باشد؟ •    نام شرکت و نام گروه تا چه اندازه ملموس و شفاف سازی شده است؟ •    آیا باید همه چیز را با این نام و عنوان معرفی کرد؟ یا اینکه باید با یک نقش آن را توصیف کرد؟ •    بطور کلی آیا باید نام متفاوتی برای شرکت و برند تجاری وجود داشته باشد؟ در واقع معماری برند یک مسأله تکنیکی یا تاکتیکی نیست، بلکه باید آنرا مسأله ای استراتژیک دانست. انتخاب یک مورد منجر به شکل گیری تعهدی شده که تا چندین سال طول می کشد و به منبع حذف هزینه یا عدم بازدهی تبدیل می شود. مسأله مورد بحث ساختار گرافیکی و تصویری نیست، بلکه مسأله شکل گیری همزمان گردش مبادلات، رشد و توسعه و سرمایه واقعی برند، یک منبع مزیت رقابتی می باشد. رشد و توسعه برند همراه با افزایش تنوع و شرایط پیچیده بوده، بنابراین ریسک از بین رفتن انسجام اعتبار برند و کاهش یا تضعیف شدن سرمایه برند وجود دارد. نوع و نقش برندها بررسی نوع و نقش برندها را با ذکر چند مثال شروع می کنیم؛ اکنون بعنوان مثال یک روال نوار چسب را مطابق شکل زیر در نظر بگیرید. قسمت بالای آن با حروف بزرگ نام برند تجاری Scotch دیده می شود. در قسمت پایین و سمت راست 3M دیده می شود ، یا برند شرکت . و زیر Scotch نام خود محصول دیده می شود : MagicTMTape قابل تعویض، همانگوهه که مشاهده می کنید، سه سطح برند در اینجا وجود دارد: •    برند شرکت 3M •    برند تجاری Scotch •    برند خط تولید MagicTMTape جهت تمایل به خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید. نکاتی در خصوص معماری برند   کلمات کلیدی: برند برندسازی مشاور برند آموزش برند آموزش برندسازی مشاوره برندسازی برندینگ آموزش برندسازی ,برند برندسازی ...ادامه مطلب

  • بازاریابی در مقابل برندسازی

  •     زمانی در ایالات متحده ، برندهائی نظیر Campbell’s ، Kodak، K-Mart ، Polaroid، Oldsmobile و Levi’s به عنوان شاخص های قدرت برند شناخته می شدند. اکنون همگی یا خیلی بیمار هستند و یا مانند Oldsmobile مرده اند؛ Levi’s طی هفت سال گذشته افولی نفس گیرو بی مهابا را تجربه کرده است. وقتی برندهائی با چنین جایگاه قدرتمند، اینگونه و با این سرعت به چنین وضعی دچار می شوند، چه حرفی برای توان و قدرت مدیریت برند باقی می ماند. بحران تمایز در سال 2002، دو شرکت تحقیقاتی آمریکائی برای تحقیق در مورد اینکه “برندها در طبقه های گوناگون تا چه اندازه متمایز هستند؟”، خود را تجهیز کردند. آنها 46 طبقه محصول/ خدمت را در اذهان مشتریان مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که 40 مورد از برندهای پیشرو در حال از دست دادن تمایز خود در اذهان مشتریان می باشند. چنین استنباط می شد که برندهای پیشرو در چهار طبقه به حفظ تمایز خود پرداخته و تنها در دو طبقه تمایز خود را بیشتر می کردند. در حمایت این مطلب،تحقیق Eest & Young راجع به برندهای جدید نشانگر افزایش 80% ناتوانی بود. اولین دلیلی که برای ناتوانی مورد توجه قرار می گرفت کمبود تمایز بود. اکنون هر دانشجوی بازاریابی می تواند به شما بگوید که برندها بایستی با اهدافشان یکپارچه باشند و برای توفیق در بازار، از رقبایشان متمایز باشند، اما نشانه و شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه بازاریابی به نحوی ظرفیت ایجاد و مدیریت برندهای متمایز را از دست داده است. این فقدان تمایز موجب گردیده است تا برندها به سمت رقابت در حوزه های قیمت سوق داده شوند و چرائی اولویت برندها ، مورد خدشه قرار گیرد. ناتوانی در ایجاد تمایز، به این نکته اشاره دارد که افول ما در حوزه بازاریابی ناشی از فقدان یک تفکر اصیل در مورد آن است یعنی فقدان خلاقیت در موضوعات استراتژیک. یک استراتژی ناب برای برند، از الزامات ایجاد تمایز است. بنابراین خلاقیت برای توفیق در استراتژی برند( جایگاه سازی یا برند سازی آنطور که ما آن را می نامیم) امری حیاتی است. بیشتر مواقع بازاریابها تلاش می نمایند تا با درخواست ساخت تبلیغات منحصر به فرد از شرکتهای تبلیغاتی خود، یک استراتژی “من هم همینطور” مبتنی بر منافع حاصل از طبقه محصول / خدمت برای مشتری را، اتخاذ نمایند. مسئله اینجاست ک, ...ادامه مطلب

  • چه موقع یک برند می میرد؟

  • به اعتقاد بسیاری از متخصصان؛ یک برند با از دست دادن محتوا و ارزش‌های خود، رو به افول می‌رود.در ذیل و به اختصار به مواردی اشاره می کنیم که اغلب آنها  نشانه‌هایی هستند که با دیدن یکی یا چند نمونه از آن‌ها باید احساس خطر جدی کرد: 1.    محصول یا خدمات جدید شما شکست خورده است. اگر این ادامه یک الگوی جاری است و نه فقط یک مورد، پس شما ارتباطتان را با مخاطب از دست داده‌اید، یا برای جلب توجه آن‌ها ناموفق بوده‌اید یا جایگزین شده‌اید. 2.    مشتریان در حال رفتن هستند. شما مطلع نشده‌اید یا اهمیتی نداده‌اید. 3.    حس قرار گرفتن در موقعیتی که برای جایگاه شما مناسب است را ندارید. ( در هر چیزی) 4.    شما تنوع را به امید جذب کارهای بیشتر پیش می‌گیرید ولی هرچه انجام می‌دهید فقط هزینه در بر دارد.  5.    شما داستانی ندارید. نمی‌توانید تنوع ایجاد کنید. شما فقط برای یک چیز با یک قیمت ایستاده‌اید. یا تنوع ایجاد نموده‌اید ولی آنچه را که برای کسب تغییری معنادار لازم است انجام نمی‌دهید. بیش از حد فکر کردن راجع به یک مشکل سبب می شود تا شما اوقات سختی را سپری کنید و به جای دست به کار شدن و رسیدن به هدفتان، در پله اول درجا بزنید. 6.    به توسعه ادامه می‌دهید، با این توقع که فروش در برخی موارد به ظرفیت مورد نظر برسد. ولی نمی‌رسد. 7.    محصول شما ضعیف است – ولی در محل شما همه معتقدند که مشتری آن را نمی‌فهمد. برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید. نشانه های مرگ یک برند                                                                                    #برند #برندسازی #آموزش برند #مشاور برند ,برند.برندسازی.برندینگ ...ادامه مطلب

  • چه موقع یک برند می میرد؟

  • به اعتقاد بسیاری از متخصصان؛ یک برند با از دست دادن محتوا و ارزش‌های خود، رو به افول می‌رود.در ذیل و به اختصار به مواردی اشاره می کنیم که اغلب آنها  نشانه‌هایی هستند که با دیدن یکی یا چند نمونه از آن‌ها باید احساس خطر جدی کرد: 1.    محصول یا خدمات جدید شما شکست خورده است. اگر این ادامه یک الگوی جاری است و نه فقط یک مورد، پس شما ارتباطتان را با مخاطب از دست داده‌اید، یا برای جلب توجه آن‌ها ناموفق بوده‌اید یا جایگزین شده‌اید. 2.    مشتریان در حال رفتن هستند. شما مطلع نشده‌اید یا اهمیتی نداده‌اید. 3.    حس قرار گرفتن در موقعیتی که برای جایگاه شما مناسب است را ندارید. ( در هر چیزی) 4.    شما تنوع را به امید جذب کارهای بیشتر پیش می‌گیرید ولی هرچه انجام می‌دهید فقط هزینه در بر دارد.  5.    شما داستانی ندارید. نمی‌توانید تنوع ایجاد کنید. شما فقط برای یک چیز با یک قیمت ایستاده‌اید. یا تنوع ایجاد نموده‌اید ولی آنچه را که برای کسب تغییری معنادار لازم است انجام نمی‌دهید. بیش از حد فکر کردن راجع به یک مشکل سبب می شود تا شما اوقات سختی را سپری کنید و به جای دست به کار شدن و رسیدن به هدفتان، در پله اول درجا بزنید. 6.    به توسعه ادامه می‌دهید، با این توقع که فروش در برخی موارد به ظرفیت مورد نظر برسد. ولی نمی‌رسد. 7.    محصول شما ضعیف است – ولی در محل شما همه معتقدند که مشتری آن را نمی‌فهمد. برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید. نشانه های مرگ یک برند                                                                                    #برند #برندسازی #آموزش برند #مشاور برند ,برند ...ادامه مطلب

  • جایگاه برند

  • 1.    منحصر به فرد و خاص بودن: بسیار مهم است که بتوان در بازار جایگاهی متمایز نسبت به دیگر رقبا داشت اما متاسفانه در بازار امروز داشتن جایگاهی خاص و منحصر به فرد امری بسیار دشوار و چالش برانگیز است که این به دلیل وجود سطوح بالای رقابت در بازارهای فعلی است. 2.    قابل اندازه گیری بودن: هدف در جایگاه یابی گرفتن سهم ذهن مخاطب است اما متاسفانه سنجش ذهن مانند سنجش سهم بازار راحت نیست. 3.    اختصاصی بودن جایگاه یک برند: یک منطقه یا قلمروی خاص گاه می تواند به طور اختصاصی برای یک برند در نظر گرفته شود. البته اختصاصی کردن یک قلمرو بدون داشتن برندی خاص چالش برانگیز و دشوار است. 4.    واقع بین بودن: جایگاه یابی در برند باید با اصولی واقع بینانه باشد و میزان ارائه ی خدمات به مشتریان به درستی بیان شود که در بیشتر مواقع در این مورد مبالغه صورت می گیرد و درنتیجه ی برند به سرعت صداقت خود را در قلب و ذهن مصرف کنندگان از دست می دهد. 5.    زمان بندی: زمان بندی درست در تحویل کالا و ارائه ی خدمات مشتریان یکی از مهم ترین عوامل سنجش موقعیت در جایگاه یابی برند است. برای این که بتوان پیشنهادات متفاوت و متمایزی به مشتریان ارائه کرد باید به طور مستمر با آنها در ارتباط بود تا از سلیقه ها و نیازها و خواسته های آنها بیشتر آگاه شد. تبلیغات، اسپانسر شدن، ارائه ی سخنرانی، مشارکت در مسئولیت های اجتماعی می تواند در جهت ارتباط با مشتریان و متمایز کردن جایگاه برند مفید باشد. تمامی برند هایی که ارائه کننده ی پیشنهادات متمایز نسبت به سایرین در بازار هستند، دارای ارزش های احساسی محکمی هستند که آنها را با مصرف کنندگان خود تقسیم می کنند و هنر و مهارت چگونگی ارتباط مستمر با مشتریان در جهت تثبیت جایگاه خود را می دانند. جایگاه یابی در واقع توانایی حفظ ادراک مداوم و تصویر مناسبی از برند در قلب و ذهن مصرف کنندگان است. ادامه مطلب   برندسازی  فرهنگ برند   ,برندسازی,برندینگ,آموزش برندسازی ...ادامه مطلب

  • انواع گوناگون برند

  • زمانی که در مورد برند Brand (نام و نشان تجاری یا مارک) صحبت به میان می‌آید، گویی که در مورد یک‌چیز واحد بحث می‌نماییم. درحالی‌که هرگز این‌گونه نیست. در حقیقت روش استفاده بامعنی مدنظر کاملاً متفاوت است . پس باید با توجه به متن و محتوای جمله Context یا Content ، باید منظور گوینده را متوجه شویم. تمام این مشکلات ناشی از عدم تسلط افراد به انواع برند است. اگر افراد بدانند که برای هر نوع برند یک واژه تخصصی وجود دارد، در این صورت از این سردرگمی خارج خواهیم شد. به ساخت و توسعه یک برند، برندینگ یا برندسازی گویند و انجام آن بر عده مدیریت برند است. در ادامه به بیان لیستی از انواع برند خواهیم پرداخت که شامل حداقل 22 نوع برند است (شاید بعد از مطالعه متن زیر، تنها از واژه عمومی برند استفاده نفرمایند): 1-    برند فردی Personal Brand : به این‌گونه، برند شخصی Individual Brand نیز گفته می‌شود. این نوع برند به‌صورت یک هاله، پیرامون شخصیت فرد ساخته می‌شود تا با برنامه‌ریزی مشخص و مدون، فرایند رشد و ارتقاء جایگاه اجتماعی،سیاسی،علمی، .... فرد را در جهت دستیابی به فرصت‌های جدید، تقویت نماید. روش ایجاد برند برای یک فرد را برندینگ فردی (پرسنال برندینگ) Personal Branding گویند.تصویر برند ایجادشده از فرد، کاملاً با روش به‌کارگیری کانال برای ارائه برنامه بازاریابی آن فرد، مرتبط است.توجه نمایید: در اغلب موارد به علت عدم وجود برنامه یا مدل تجاری مشخص، کمپین برندینگ فردی به استراتژی تجاری افراد کمکی نمی‌نماید. ​ 2-    برند محصول Product Brand : این‌گونه از برند، موجب افزایش درک مخاطب از ایده موجود در کالا و اجناس می‌گردد. ایده‌ای که به افزایش قابلیت‌های کاربردی کالا منجر شده است. برندهای مرتبط با محصولات بسته‌بندی‌شده مصرفی Consumer packaged goods) CPG) که با عنوان محصولات مصرفی تندرو fast moving consumer goods) FMCG) شناخته می‌شوند، بهترین مثال هستند.   3-    برند خدمات Service Brand : شبیه به برند محصول است، اما ارزش‌های پیشنهادی پیچیده‌تری به خدمت اضافه می‌گردد. از بسیاری از جنبه‌ها, ...ادامه مطلب

  • هویت برند

  • مفهوم نام و نشان تجاری یا برند برند عبارتست از یک نام، اصطلاح، علامت، نماد یا ترکیبی از آنها که هدف آن معرفی کالا یا خدمتی است که یک فروشنده عرضه می کند و به این وسیله محصول او را از سایر محصولات رقیب متمایز می نماید.(Keller, 2008) به عبارت دیگر، برند نشانه هایی از هسته محصول به مشتری می دهد یا از منظر دیگر که همان مصرف کننده است عبارت است از مجموعه ای از تجربیات او از محصول و خدمت.  هویت برند هویت برند همان معنا و مفهوم نام تجاریست که توسط شرکت مطرح می شود. (Geuens, 2009) به اعتقاد آکر (2002) هویت نام و نشان تجاری مجموعه ای منحصر به فرد از تداعی های نام تجاری است که استراتژیست های برند خواهان ایجاد آن هستند  و این تداعی ها، آنچه که نام تجاری بر آن دلالت دارد و نیز قول و وعده ای که به مصرف کنندگان می دهد، می باشند. در واقع هویت تجاری سرمایه سازمان و ارزش آفرین برای محصولاتی آن می باشد. عنصری مهم و نامشهود برای اجاد تصویری ماندگار در ذهن مصرف کننده می باشد. یک نام تجاری موفق منعکس کننده ارزش ها، باورها و چگونگی تصور افراد از آن است.   هویت برند چارچوبی برای یکپارچگی نام تجاری ایجاد کرده و حدود موقعیت گذاری برند را تعیین می کند. به تبع آن هویت برند برخی از موقعیت گذاری ها را ممنوع و برخی را تضمین می نماید. (کاپفرر، 1385) آنچه مهم است ماهیت پویا و هویت زنده یک برند است، زیرا در نتیجه مجموع ای عوامل در طول زمان به طور فزاینده ای تضعیف و تقویت می شود.    مهم ترین و منحصر به فردترین خصوصیات برند، در هویت برند نمایان می شود. هویت آن چیزی است که ما هستیم در حالیه تصویر، برداشتی است که مصرف کننده طی ارتباط با ما، از ما، محصولات و خدمات ما استنباط می کند.    در صورت تمایل به خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید. منشور هویت برند کاپفرر                                                                                    کلمات کلیدی:برند-برندسازی-آموزش برند-آموزش برندسازی-مشاور برندسازی-مشاوره برن,برند ...ادامه مطلب

  • معماری برند

  • معماری برند با استراتژی برند،  سیستم برند ( شامل ست اداری،  لوگو و …) و برنامه بازاریابی برند متفاوت است. معماری برند سطح بالاتری از برنامه‌ریزی برای اکوسیستم برند است تا تشخیص دهیم که چگونه برند در طول زمان شکل می گیرد. نیاز به معماری برند بیشتر زمانی حس می‌شود که برنامه‌ای برای ساخت چند برند وجود داشته باشد،  برنامه‌ای که مشخص می‌کند رابطه بین این برندها به چه شکل است؟ آیا یکی فرزند دیگری است یا ارتباط خواهرانگی دارند؟ شاید هم به کل از یکدیگر غریبه باشند. معماری برند با سیستم برند،  استراتژی برند و برنامه بازاریابی برند متفاوت است. معماری برند ساختار برندها در درون نهاد سازمان هاست که سطح بالاتری از برنامه‌ریزی برای اکوسیستم برند است تا تشخیص دهیم که چگونه برند در طول زمان شکل می گیرد. روشی است که در آن برندها درون پروتفولیوی شرکت به یکدیگر مرتبط و از یکدیگر منفک هستن. معماری باید معرف گروه های برندگذاری در درون سازمان باشد؛ چگونه برند و زیر برندهای شرکت به یکدیگر مرتبط هستند و از یکدیگر پشتیبانی می کنند؛ چگونه زیربرندها هدف اصلی برند شرکت را منعکس می کنند. نیاز به معماری برند بیشتر زمانی حس می‌شود که برنامه‌ای برای ساخت چند برند وجود داشته باشد،  برنامه‌ای که مشخص می‌کند رابطه بین این برندها به چه شکل است؟ آیا یکی فرزند دیگری است یا ارتباط خواهرانگی دارند؟ شاید هم به کل از یکدیگر غریبه باشند. شناخته شده ترین انواع معماری برند عبارتند از "خانه برندی (Branded House)" و "خانه برندها (House of Brands)" که در دو سر طیف معماری برند قرار دارند ادامه مطلب ,معماری برند,استراتژی برند,برندسازی,برندتک ...ادامه مطلب

  • برندسازی درون سازمانی

  • این روز ها همه ما راجع به برندینگ و تبلیغات و بازاریابی اطلاعاتی داریم اما کمتر در مورد مسئله ای به نام برند سازی درون سازمانی شنیده ایم. قبل از اینکه بخواهیم درباره برندسازی درون سازمانی توضیح دهیم بهتر است که راجع به چند تصور غلط صحبت کنیم. اینترنال برندینگ  به معنای  اطلاع کارمندان شما از کمپین های تبلیغاتی و یا چشم انداز های سازمان و ایده های خلاقانه تبلیغاتی شرکت نیست .  شاید تا کنون چنین تصوری راجع به برندینگ درون سازمانی داشته اید ، پس باید دیدگاه خود را نسبت به آن عوض کنید و بدانیم که واقعیت چیست : برندسازی درون سازمانی(Inteal Branding)  مفهومی تازه است که تاثیرکارکنان در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب تر از برند در ذهن مشتریان را مورد ارزیابی قرار میدهد . مفهوم برندسازی داخلی ، مبتنی بر این اصل است که برندسازی ار درون سازمان آغاز میشود . شرکت بیمه آفلاک از جمله پیشگامان  برندسازی درون سازمانی است که توانست با طراحی یک کمپین حرفه ای از ورشکستگی حتمی نجات پیدا کند . آفلاک در برهه ای از حیات تجاری خود در چنان شرایط بحرانی و حادی به سر میبرد که حتی تا مرز فروش اموال اداری خود پیش رفت . اما مسئولان شرکت نهایت به این ادراک رسیدند که ایجاد ذهنیتی مطلوب و احیای تصویر ذهنی از برند شرکت در ذهن مشتریان و مخاطبان ، بدون ساختن ذهنیتی مطلوب و انگاره ای مثبت در کارکنان و در درون شرکت تقریبا نا ممکن است . کمپین های جدید آفلاک در درجه اول کارکنان این سازمان را هدف می گرفتند و آرمانهای آنها افزایش آگاهی و روحیه کارکنان و نیز میزان رضایتمندی آنها بود . ثمره این خشنودی ، رضایت مشتریان این شرکت بود . بنابر این هدف از برندسازی درون سازمانی ، حفظ مشتریان موجود به جای تلاش برای بدست آوردن مشتریان جدید است . برندسازی درون سازمانی به منزله جاده ای فرهنگی است که کلیه کارکنان را به سمتی هدایت میکند که خود بتوانند تاثیرات شخصی شان بر تجارب مشتری را مدیریت کنند . برندسازی درون سازمانی مروج نوعی نگاه کلان از بیرون به درون است و هدف آن این است که با حاکم شدن فرهنگ مشتری مدار ( با نگاه دو جانبه به مشتریان و کارکنان سازمان )، سازمان از انتظارات مشتری پیشی بگیرد . بنا بر این برندسازی درون سازمانی میکوشد تا به وعده های برند یک سازمان جامعه عمل بپوشاند,برندسازی,برند,Internal Branding,آموزش برندسازی ...ادامه مطلب

  • تاثیر رنگ ها در برندها

  • بر خلاف آنچه برخی فکر می کنند، طراحی یک برند کار بسیار زمان بر و مشکلی است. نه تنها شما مجبورید تعداد زیادی متغیر را در نظر داشته باشید، بلکه باید بدانید چگونه تغییرات را به خوبی و به نسبت های مناسب در جاهایی که نیاز است اعمال نمایید. یکی از آیتم های طراحی یک برند ،رنگ است. شما می توانید یک لوگوی تک رنگ، یک لوگوی دو رنگ و یا حتی لوگویی با بیش از دو رنگ داشته باشید زمانی که صحبت از رنگ در برند‌سازی به میان می‌آید باید این دو نکته را در نظر گرفت: در زمینه‌ی حسی مهم است که مخاطب با نگاه‌کردن به آن‌چه احساسی را تجربه خواهد کرد، اما به لحاظ کاربردی باید برتری آن به سایر رقبا در زمینه‌ی تجارت نیز بررسی شود.  با مالکیت صحیح و موفقیت‌آمیز یک رنگ توسط یک برند فضای رقابتی شدید و جلب سریع توجه (حتی در برخی مواقع بدون استفاده از لوگو یا اشاره به نام برند) حاصل خواهد شد. این یعنی استفاده‌ی به‌جا از قدرت رنگ.  بدیهی است که به‌دست آوردن مالکیت کامل یک رنگ کار ساده‌ای نبوده و به طراحی لوگو نیز ختم نمی‌شود، بلکه در کنار انتخاب المان‌های برند و تبلیغات، لازم است برای آن یک برنامه‌ی حرفه‌ای تنظیم شود. پس از موفقیت در این امر (که به شهرت یک رنگ در میان مردم نیز بستگی دارد) رنگ به وضوح و به سرعت یادآور محصولات ما خواهد شد و بین رقبا تنها برندی خواهیم بود که از آن استفاده می‌کنیم. همچنین باید به روانشناسی رنگ، که نسبتاً پیچیده است، نیز توجه داشته باشیم. رنگ می تواند بسته به فرهنگ، موقعیت و صنعت معانی مختلفی داشته باشد مثلاً, آیا تا به حال متوجه شده‌اید که بیش‌تر رستوران‌های عرضه کننده خوراک حاضری (fast food) در دکوراسیون خود از رنگ‌های قرمز روشن و نارنجی استفاده می‌کنند؟ سرعت بالای این رنگ‌ها در تأثیر بر روی مشتری, ابداً تصادفی نیست. مطالعات نشان داده‌اند که رنگ‌های قرمز و نارنجی, مشتری‌ها را تشویق می‌کند تا هر چه زودتر غذایشان را بخورند و رستوران را ترک کنند یعنی درست همان کاری که صاحبان این قبیل رستوران‌ها از شما انتظار دارند. همچنین مشاهده تلفیقی فراوان از دو رنگ مشکی و قرمز در وب سایت‌های ویژه‌ی ب, ...ادامه مطلب

  • افزایش قدرت برند

  • ۱ – بازاریابی محتوا بصورت موثر بازاریابی محتوا یکی از روش هایی است که بواسطه آن، اطلاعات مفید و سودمند بدون واسطه در اختیار مشتریان بالقوه قرار خواهد گرفت. در این روش و با گذشت زمان، در صورتیکه اطلاعات بتواند نیاز مشتری را رفع نموده و اعتماد آنها را به سوی خود جلب نماید؛ در این صورت کسب و کار شما قادر خواهد بود که به انتخاب اول مشتریان تبدیل شود.فلسفه بازاریابی محتوا، به تصویر کشیدن هدفی ارزشمند است که سازمان ها بتوانند بجای تلاش کردن جهت متقاعد سازی مشتری برای فروش محصول خود، از آن استفاده نموده و با استفاده از اعتماد سازی، افزایش فروش را برای خود به همراه آورند.   ۲- افزایش کارشناسان متخصص از آنجاییکه هدف کارشناسان برندینگ در یک مجموعه، کسب شهرت و اعتبار برای برند مجموعه می باشد، در صورتیکه یک یا چند نفر کارشناس خبره در این زمینه استخدام نمایید، قدرت برند مجموعه شما به طرز قابل توجهی افزایش و ارتقا خواهد یافت.   ۳- تعامل با شرکای معتبر برقراری ارتباط با سازمان های بزرگ و ایجاد مشارکت با آنها جهت گرفتن پروژه های مهم، یکی از استراتژی هایی است که از دیرباز اثبات شده و مورد توجه کارشناسان قرار گرفته شده است. همیشه انجام پروژه های تحقیقاتی و یا شروع یک برنامه آموزشی خاص را با همکاری یک شریک تجاری بررسی کنید. ۴- حضور در شبکه های اجتماعی در حال حاضر یکی از فاکتورهای مهم در برندسازی شرکت های خدماتی، حضور و تعامل در شبکه های اجتماعی است. در استراتژی بازاریابی،شبکه های اجتماعی به عنوان یک اهرم کلیدی شناخته می شوند که بوسیله آن می توان بواسطه تعامل با کاربران، کسب و کار خود را توسعه داده و با استفاده از اعتبار بدست آمده، درآمد خود را افزایش داد.  از آنجاییکه شرکت های خدماتی هنوز بطور کامل در این رسانه ها حضور پیدا نکرده و این بستر را به عنوان بخش اصلی استراتژی خود قرار نداده اند، از اینرو؛ استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند فرصت های فوق العاده زیادی را برای کسب و کار خدماتی شما برقرار کند. توجه داشته باشید، برای آنکه بتوانید بهترین استراتژی برندینگ را تدوین کنید گاهی وقت ها می بایست چندین استراتژی نمونه و موثر را با هم ترکیب نمود. به عنوان مثال، استفاده از بازاریابی محتوا به عنوان یک نمونه فوق العاده ش, ...ادامه مطلب

  • چه اصولی را در برندسازی باید در نظر بگیریم؟

  • درباره برند و ساز و کار ایجاد ، حفظ و گسترش آن بحث های زیادی مطرح شده و میشود. نظرات مختلف اکثرا نکات مشترکی دارند ولی همیشه تفاوتهایی وجود دارد و این تمایز هاست که باعث برتری می شود. به اصول کلی مسئله ، تقریبا همه اشراف دارند ولی موفقیت در هر کاری با رعایت جزئیات حاصل می شود جزئیاتی که گاهی واقعا ناچیز ، کم ارزش ، غیر قابل توجه و بی فایده به نظر می رسند و گاهی هم بطور کامل از نظرها پنهان هستند و حتی در حاشیه توجه افراد هم قرار نمی گیرند. با ذکر چند اصل جزئی نگر در این مقوله ، شاید بتوان چشم هایی را گشود و اصولی را تبلیغ کرد که بيشتر مواقع به فراموشی سپرده می شوند. در واقع برندسازی براساس اعتقاد اکثر افراد به مفهوم سهم قابل توجهی از بازار موجود نیست بلکه براساس میزان توجهی است که آن برند از افراد جامعه به سمت خود جلب نموده است و حجمی از افکار است که به خود درگیر ساخته است. به عبارت دیگر هر برند ، متشکل از ادارک دیگران نسبت به ویژگی های منحصربه فردش است. تمایز جويانه ، وقتی که یک برند در حوزه فعالیت خود ، نه بهترین انتخاب ، بلکه تنها انتخاب باشد و صاحبان برند برتری موقعیت خود را نسبت به رقبا در حرفه خویش با آگاهی از خواسته مشتری و نه نیاز وی و کشف مشکلات مشتریان و ارائه راه حل موثر برای آنان و ارائه اطلاعات با ارزش در قالب محتوايي جذاب و ايجاد ارتباط مداوم با مشتري و ارتقاء و پيشرفت مستمر محصول و فراتر رفتن از انتظارات مشتريان و کسب محبوبيتي دوچندان تثبيت مي کنند درميان مردم ، براي اين برند آشنا ، بنايي عظيم از اعتماد شکل خواهد گرفت و ارزش محصولش فزوني خواهد يافت و استقبال از آن در مقايسه با کالاي مشابه در بازار، علي رقم قيمت بالاتر ، با رغبت بيشتري مواجه خواهد شد. برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر گلیگ نمایید. اصول حاکم بر برندسازی                                                                                                                    &, ...ادامه مطلب

  • تثبیت جایگاه برند

  • 1.    منحصر به فرد و خاص بودن: بسیار مهم است که بتوان در بازار جایگاهی متمایز نسبت به دیگر رقبا داشت اما متاسفانه در بازار امروز داشتن جایگاهی خاص و منحصر به فرد امری بسیار دشوار و چالش برانگیز است که این به دلیل وجود سطوح بالای رقابت در بازارهای فعلی است. 2.    قابل اندازه گیری بودن: هدف در جایگاه یابی گرفتن سهم ذهن مخاطب است اما متاسفانه سنجش ذهن مانند سنجش سهم بازار راحت نیست. 3.    اختصاصی بودن جایگاه یک برند: یک منطقه یا قلمروی خاص گاه می تواند به طور اختصاصی برای یک برند در نظر گرفته شود. البته اختصاصی کردن یک قلمرو بدون داشتن برندی خاص چالش برانگیز و دشوار است. 4.    واقع بین بودن: جایگاه یابی در برند باید با اصولی واقع بینانه باشد و میزان ارائه ی خدمات به مشتریان به درستی بیان شود که در بیشتر مواقع در این مورد مبالغه صورت می گیرد و درنتیجه ی برند به سرعت صداقت خود را در قلب و ذهن مصرف کنندگان از دست می دهد. 5.    زمان بندی: زمان بندی درست در تحویل کالا و ارائه ی خدمات مشتریان یکی از مهم ترین عوامل سنجش موقعیت در جایگاه یابی برند است. برای این که بتوان پیشنهادات متفاوت و متمایزی به مشتریان ارائه کرد باید به طور مستمر با آنها در ارتباط بود تا از سلیقه ها و نیازها و خواسته های آنها بیشتر آگاه شد. تبلیغات، اسپانسر شدن، ارائه ی سخنرانی، مشارکت در مسئولیت های اجتماعی می تواند در جهت ارتباط با مشتریان و متمایز کردن جایگاه برند مفید باشد. تمامی برند هایی که ارائه کننده ی پیشنهادات متمایز نسبت به سایرین در بازار هستند، دارای ارزش های احساسی محکمی هستند که آنها را با مصرف کنندگان خود تقسیم می کنند و هنر و مهارت چگونگی ارتباط مستمر با مشتریان در جهت تثبیت جایگاه خود را می دانند. جایگاه یابی در واقع توانایی حفظ ادراک مداوم و تصویر مناسبی از برند در قلب و ذهن مصرف کنندگان است. در صورت تمایل به خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید. ضوابطی برای موفقیت تثبیت جایگاه برند     کلمات کلیدی:برند-برندسازی-برندینگ-آموزش برند-مشاوره برند ,تثبیت جایگاه برند ...ادامه مطلب

  • توسعه آگاهی از عمق مفهوم برند

  • نقطه آغازین برای تمامی برندها توسعه آگاهی برند است. آگاهی لازمه تمامی بازارهاست، ابتدا به این خاطر که ذهنیت ریسک خرید را کاهش می دهد و دوم اینکه در بسیاری از بازارهای با درگیری-پایین می تواند خرید را در پی داشته باشد. همچنین لازم است که مصرف کنندگان دریافت هایی را در خصوص کیفیت عملکرد برند توسعه دهند و این دریافت ها با گروه محصول و استانداردهای اعمال شده بواسطه رقابت مقید می گردند. این به درک عمومی پذیرش محصول مربوط می شود . این دو دریافت در کنار یکدیگر ریسک خرید مصرف کننده را کاهش می دهند و ما می توانیم بگوییم برندی که به سطح معقولی از هر دو عامل دست یابد به مرحله ۱ برند وارد شده است. داده های میلوارد براون نشان می دهند که برای بسیاری از برندها بخش قابل توجهی از مصرف کنندگان هرگز ارتباط خود را به ماورای  این نقطه توسعه نمی دهند. برای اینکه یک برند به مرحله ۲ برند وارد شود دوعامل مهم مورد نیاز است، درک تمایز و تناسب شخصی. برای اینکه یک برند بواقع از سوی مصرف کننده از سایر برندهای رقیب متمایز به نظر برسد، سه باور باید شکل بگیرد، اینکه برند با سایر برند ها فرق دارد (چه مثبت چه منفی)، اینکه این تفاوت منحصر به برند می باشد و اینکه مشخصا ارزش بهای بیشتر را داشته باشد. انبوه داده های یانگ و روبیکم اشاره می کنند که تمایز نه فقط در ساخت برند بلکه در موفقیت برند نقش اصلی را دارد و این نقش همچنان ادامه خواهد داشت چراکه کاهش تشخیص تمایز اغلب اولین نشانه ای است که یک برند بالغ و موفق دچار افت شده است. از این رو یکی از کلیدهای فهم مدیریت یک برند بالغ این است که از درک تمایز اطمینان یابد.ادامه مطلب  ,آموزش برندینگ.مشاوره برندینگ.برندینگ.برند ...ادامه مطلب

  • ارزش ویژه برند به چه معناست؟

  • انديشمندان از معناي ارزش ويژه برند برداشت هاي گوناگوني داشته اند .  برخي آن را ارزش افزوده نام به محصول، وفاداري به برند، شناخت برند، آگاهي از برند، كيفيت ادراك شده، مطلوبيت افزوده شده، تغييرات رفتاري ناشي از شناخت برند و... تعريف كرده اند. برخي از انديشمندان، كاربرد واژه ارزش ويژه برند را به مفهوم ارزيابي مفاهيم ذهني مشتريان منحصر كرده اند. در حالي كه برخي ديگر، آن را مفاهيم رفتاري مي دانند. به عبارت ديگر، در متون بازاريابي، ارزش ويژه برند به دو دسته طبقه بندي مي شود: آنهايي كه شامل ادراكات مشتري است (همچون آگاهي از برند ، و كيفيت ادراك شده وآنهايي كه شامل رفتار مشتري است( همچون وفاداري به برند و ... ) (شمس، 1386)  بسياري از انديشمندان بيان مي كنند كه ارزش ويژه ي برند ، دربرگيرنده ي عواملي چون آگاهي از برند، ميزان وفاداري مشتريان به برند، كيفيت تصور شده، نشان و علامت ثبت شده است.  بقيه ي عوامل به توانايي برند و متمايز ساختن خود از ديگر رقبا اشاره دارد.  البته حائز اهميیت است كه ريشه ي تمام فعاليت ها شناخت مصرف كنندگان از برند است.  به عبارت ديگر شناخت مصرف كنندگان نسبت به يك برند باعث ايجاد پاسخ هاي متفاوت به فعاليت هاي بازاريابي در مورد برند مي گردد.  تعريف رسمي ماركتينگ ساينس از ارزش ويژه ي برند عبارت است از مجموعه اي از مفاهيم و رفتار هاي مرتبط با مشتريان، اعضاي كانال و شركت كه به برند توانايي سودآوري بيش تري را مي دهد و اين در حالي است كه بدون اين برند اين سود آوري ممكن نخواهد بود. ارزش ويژه ي برند، با معاني بسياري  مورد استفاده قرار گرفته است. براي روشن كردن اين موضوع، بايستي بين سه سطح ارزش، تفاوت قائل شد (لیندرمن، 2003)  در صورت تمایل به خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید. منظور از ارزش ویژه برند چیست؟                                                                                                                    کل, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها